چالش های حقوقی برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای |
اصطلاح ان.پی.تی (NPT) ناظر بر «معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای» است. انعقاد چنین معاهدهای برمیگردد به فضای جهانی در طول سالهای 1945 یعنی زمان انفجار اتمی هیروشیما تا 1968 یعنی صدور قطعنامه ملل متحد و گشایش معاهده ان.پی.تی برای امضای کشورها. شاید بتوان به طور خلاصه گفت که هدف اصلی این معاهده چیزی نبود جز امنیت هستهای.ابتدا بفرمایید منظور از قرارداد ان.پی.تی چیست؟ به نظر شما اشکالات این قرارداد چیست؟اصطلاح ان.پی.تی ناظر بر «معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای» است. بررسی چرایی و چگونگی انعقاد این معاهده بدون توجه به فضای جهانی از 1945(انفجار اتمی هیروشیما) تا 1968 (صدور قطعنامه ملل متحد و معاهده NPT)، ممکن نخواهد بود. خودداری ژاپن از تسلیم در برابر ایالات متحده آمریکا و طولانیشدن جنگ، این کشور را وادار کرد تا از سلاح هستهای استفاده کند؛ این همان رویکردی است که ایالات متحده آمریکا بهعنوان موضع رسمی خود در استفاده از سلاح هستهای اعلام کردهاست؛ اما برداشتهای دیگری نیز وجود دارند که با واقعیتهای تاریخی سازگارترند؛ «روزولت» رییس جمهوری ایالات متحدهی آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم، در برابر پیشرویها، اقدامات و خواستههای «استالین» رهبر اتحاد جماهیر شوروی، دیدگاهی نه چندان سختگیرانه در پیش گرفت؛ دستکم تا آنجا که میتوان رویکرد او را با «چرچیل» نخستوزیر انگلستان مقایسه کرد. پس از مرگ «روزولت» در اواخر جنگ، روی کار آمدن «ترومن» که بعدها «معمار آمریکای نوین» نامیده شد، تغییرات مهم و عمیقی را در سیاستهای ایالات متحده آمریکا به دنبال آورد. دستکم عدهای بر این باورند که «ترومن» از بمباران اتمی ژاپن بهعنوان اولتیماتومی به اتحاد جماهیر شوروی برای خودداری از پیشروی در اروپای غربی استفاده کرده است. به این بیان ژاپن بمباران اتمی شد تا اتحاد جماهیر شوروی از پیشروی در اروپای غربی خودداری کند زیرا حاشیههای تصمیم «ترومن» به پایان ماجرای آذربایجان ایران نیز انجامید و شوروی به اشغال بخشی از ایران خاتمه داد. تا ابتدای ژانویهی 1967، پنج کشور به سلاح هستهای دست یافته بودند. اتحاد جماهیر شوروی از طریق جاسوسی و سرقت اطلاعات هستهای ایالات متحده آمریکا توسط یک زوج آمریکایی که هر دو اعدام شدند، انگلستان، فرانسه و چین، یعنی تمامی اعضای دایم شورای امنیت. باور اینکه تمام کشورهای پنجگانه از طریق تحقیقات مستقل خود به ساخت سلاح دست یافتند، بعید است؛ حتی آمریکاییها نیز خود در ساخت این سلاح از دانشمندان هستهای آلمان بهره را بردند. واقعیت آن است که شوروی و آمریکا پس از دستیابی به سلاح هستهای بهگونهای لجبازانه در حال تسلیح شرکای خود در شرق و غرب جهان بودند. هرچند نمیتوان تلاشهای سازمان ملل متحد و دولت ایرلند (در سالهای 1958 و 1959) را برای انعقاد این پیمان نادیده گرفت، اما مذاکرات دو ابر قدرت جهانی در سال 1966 و معاهدهی پیشنهادی آنها در 1968 سرانجام به تصویب ان.پی.تی انجامید. در واقع به بیان ساده، دو ابرقدرت پذیرفتند لجبازی در تسلیح شرکای خود را پایان دهند. هدف پایان رقابت دو ابرقدرت در تسلیح شرکای استراتژیک در دوران جنگ سرد تا حدودی محقق شد؛ نباید فراموش کرد پس از این پیمان با مشارکت یا چشمپوشی شوروی و آمریکا پنج کشور دیگر نیز یعنی کره شمالی، هند، پاکستان، رژیم صهیونیستی و آفریقای جنوبی به سلاح هستهای دست یافتند. مهمترین نگرانیهای امنیتی انرژی هستهای کدامند؟دو نگرانی عمده در خصوص امنیت هستهای وجود دارد؛ نخست برای کشورهای برخوردار و دیگر برای کشورهای غیربرخوردار. بیتردید ان.پی.تی حداکثر نشاندهندهی پایان تقابل دو ابرقدرت جنگ سرد در توسعهی سلاح هستهای است؛ اما نظارت بر فعالیتهای هستهای که تا سالها پس از دهه 60 میلادی از دسترس کشورهای بسیاری خارج بود، بدون نظام پادمان، یعنی نظارتهای مستمر «سازمان بینالمللی انرژی اتمی» ممکن نبود. مسلح شدن چند کشور دیگر به این سلاح و بهویژه کره شمالی در یک منطقهی بحرانی، نشان داد نظام پادمان موثر نبوده است. دستیابی به فناوری غنیسازی به خودی خود ممنوع نیست، اما اگر کشوری توان غنیسازی تا 5 درصد را داشته باشد میتواند به غنیسازی بیشتر و تولید پولوتونیوم نیز اقدام کند و اگر کشوری توان ساخت موشک را داشته باشد میتواند موشک را به کلاهک هستهای مسلح کند؛ ترکیب این دو اقدام مجاز به تولید غیرمجاز سلاح اتمی منجر میشود. بر همین اساس نظام پادمان، سازوکار «نظارت غیرانطباقی» و مبتنی بر گزارشدهی و بازرسی مستمر است. اگر اقدامهای مجاز یک کشور مورد رسیدگی دقیق قرار نگیرد جلوگیری از تولید سلاح اتمی ناممکن است؛ نباید فراموش کرد ساخت بمب اتمی، یک تکنولوژی خاص نیست؛ کاربرد نوع خاصی از تکنولوژی است که چنین استدلالهایی به تصویب پروتکل الحاقی منجر شد. منظور از صلحآمیز و غیر صلحآمیز در استفاده از انرژی هستهای چیست؟با توضیحاتی که در پاسخ پیشین گفتیم، استفاده صلحآمیز و غیرصلحآمیز از انرژی هستهای به نوع کاربرد این توانمندی بستگی دارد. از رویکرد تکنیکی و اجرایی، غنیسازی برای استفادههای صلحآمیز، عموما در سطح کمتر از 5درصد معمول است و برای بیش از این دو مسیر جداگانه وجود خواهدداشت: غنای بیشتر برای تولید ایزوتپهای دارویی یا آغاز تولید پولوتونیوم بهعنوان پایهی تولید سلاح؛ لذا تا یک لحظه پیش از تولید سلاح نمیتوان اثبات کرد کشوری که به غنیسازی بالا و یا ساخت موشک اقدام میکند، قصد تولید سلاح را دارد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در گزارشهای خود همواره از ناتوانی خود در تایید صلحآمیز یا غیرصلحآمیز بودن برنامهی هستهای ایران سخن گفته است. آیااسناد بینالمللیای وجود دارد کهغنیسازی را منع کند؟غنیسازی، مطلقا در هیچ سند بینالمللی ممنوع نشده است؛ نه در ان.پی.تی سخنی از ممنوعیت به میان آمده است، نه در پادمان، نه در پروتکل الحاقی، نه در توافق ایران و 1+5 و نه حتی در قطعنامههای شورای امنیت بهموجب فصل هفتم منشور ملل متحد. مشکل آن است که دستیابی ایران به دانشغنیسازی در ایران برای جهان مسالهای پیچیده را پدید آورد؛ زیر پنج کشوری که پس از NPT به سلاح اتمی دست یافتند از کمک یا چشمپوشی قدرتهای هستهای بهرهمند شدند اما ایران دانش هستهای صلحآمیز خود را مستقلا به دست آورده است و دستیابی ایران به این توانمندی از دید قدرتهای هستهای، دسیابی غریبهای به رازی مگو بوده است. معاهده چندجانبه که اخیرا بین ایران و گروه 1+5 منعقد شد، از زاویه دید حقوق بینالملل چه تکالیفی برای ایران ایجاد میکند؟به بیان ساده تکالیف ایران به دو دسته تقسیم میشود؛ در خصوص اورانیوم 20 درصد: مصرف در رآکتور تهران برای ایزوتوپهای دارویی و خودداری از تولید بیشتر اورانیوم با این خلوص و در خصوص اورانیوم 5 درصد: حفظ وضع موجود. همچنین ایران امکان راستیآزماییهای مازاد بر پادمان را به آژانس میدهد. این معاهده چه جنبههای حقوقی از نظر حقوق بینالملل دارد؟به نظر میرسد که این توافق بیهیچ تردیدی افتخاری بزرگ برای ایران است که گذشت زمان این ادعا را ثابت خواهدکرد؛ بزرگترین دستاورد ما کاهش تحریمهاست. نباید فراموش کرد به موجب منشور ملل متحد، تعهدات ناشی از منشور و از جمله قطعنامههای شورای امنیت براساس فصل هفتم بر تمام حقوق و تعهدات بینالمللی اولویت دارند؛ اگر غنیسازی را بهموجب ان.پی.تی یک حق بدانیم، این حق در مورد ایران بهموجب قطعنامههای شورای امنیت به حالت تعلیق در آمده است. ما هنوز قطعنامههای شورای امنیت را اجرا نکردهایم و قطعنامهها نیز هنوز به قوت خود باقی هستند؛ اما ما بر سر اجرا یا نحوه اجرای قطعنامهها چانهزنی کردهایم. واقعیت آن است که غرب باید در مقام اجرای قطعنامههای شورای امنیت به چیزی کمتر از تعلیق کل برنامه غنیسازی رضایت نمیداد؛ اما ما رضایت غرب را به چیزی کمتر از تعهد الزامآور خود به موجب منشور اخذ کردهایم. از سوی دیگر ایران پروتکل الحاقی را نیز نپذیرفتهاست. هر چند ممکن است ما در دوره حل مساله، تمامی مفاد پروتکل الحاقی را اجرا کنیم، اما تعهدی در این خصوص نپذیرفتهایم و محرمانهبودن اطلاعات نظامی و امنیتی خود را محفوظ داشتهایم. با چنین دستاوردهایی گفته نخستوزیر رژیم صهیونیستی کاملا درست است؛ این توافق، یک توافق بسیار بد برای غرب بود زیرا مجبور شد از اصول مبتنی بر زور خود کوتاه بیاید در حالی که ایران بدون دست کشیدن از اصول خود موفق به توافق شد. |
URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/47569/چالش-های-حقوقی-برخورداری-از-انرژی-صلح-آمیز-هسته-ای/ |