بر پایه تحقیقات متعددی که صورت گرفته است میان افزایش آگاهی و اطلاعات مردم و کاهش مصرف مواد مخدر رابطهای مستقیم وجود دارد. همچنین مشخص شده است که شماری معتادان درباره آثار این مواد آگاهی ندارند و غالباً آثار آنها را نیز مثبت ارزیابی میکنند.
بررسیها نشان داده است که بسیاری از مصرف کنندگان مواد مخدر کسانی هستند که خود را در مقابل ابتلا به این بیماری اجتماعی مصون میدانستند.
یکی از ویژگیهای مواد مخدر حالت اغواگرانه آن است و آثار مطلوبی که در ابتدای مصرف در مصرفکننده ایجاد میکند. این در حالی است که پس از استمرار مصرف، فرد معتاد مشکلات زیادی پیدا میکند. نخستین مشکل تمایل مفرط یا میل اضطراری برای ادامه مصرف مواد و به دست آوردن آن به هر طریقی است. در مرحله بعدی، تمایل به افزایش تدریجی مقدار ماده یا داروی مصرفی که فزونطلبی یا اشتیاق به مصرف نامیده میشود و در آخر، وابستگی بدنی یا روانی به ماده مخدر قرار دارد.
با توجه به تعریفی که ارائه شد باید بدانید که سه مفهوم مهم در حوزه اعتیاد وجود دارد که شامل وابستگی، تحمل و سندرم محرومیت میشود. متخصصان درمانگر اعتیاد، «وابستگی» را یک حالت روانی و گاهی جسمی میدانند که در نتیجه اثر متقابل دارو یا مواد مخدر بر موجود زنده ایجاد میشود. این حالت را از دو بعد میتوان بررسی کرد. در بعد وابستگی جسمانی تا زمانی که مصرف ماده مخدر ادامه دارد، وابستگی فیزیکی آشکار نمیشود و هنگامی که ماده مربوط برای مدتی به بدن نرسد، علایم آن ظاهر میشود که این علایم میتواند گاهی شدید و خطرناک باشد. بروز علایم ترک یا کمبود رابطه مستقیمی با نوع و مقدار مواد و نیز مدتزمان مصرف ماده دارد. در بعد دوم وابستگی روانی قرار دارد که عبارت است از تمایل به مصرف ماده یا چیزی که دارای آثار لذتبخش است یا ایجاد رضایت میکند. بسیاری از این وابستگیها صوری هستند و بعد از قطع عامل یا عوامل رضایتبخش، هیچ گونه نشانه خاصی بروز نمیدهند یا اینکه نشانههای بروز یافته ناشی از قطع آنها ضعیف است. در وابستگیهایی که با حالت اجبار همراه هستند، نشانههای کمبود بسیار شدید بروز میکند؛ زیرا اغلب این وابستگیها عاطفی و درمان آنها نیز مشکل است. «تحمل» دومین واژه مهم در اعتیاد است که به ظهور مقاومت بدنی یا بافتی در مقابل آثار یک ماده میگویند که در نتیجه آن فرد برای ایجاد اثر قوی اولیه مجبور میشود به تدریج مقادیر بیشتری ماده مصرف کند. «سندرم محرومیت» نیز به عوارض ناشی از قطع مواد مخدر گفته میشود.
سه دیدگاه درباره یک آسیب
درباره اعتیاد سه دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ دیدگاه اول به اعتیاد به عنوان یک جرم و به معتاد به عنوان یک مجرم نگاه میشود؛ بر اساس این دیدگاه معتاد مستوجب هر نوع عقوبت، شدت و سختی است. در دیدگاه دوم، پدیده اعتیاد به عنوان یک بیماری و معتاد هم به عنوان یک بیمار در نظر گرفته میشود؛ اما دیدگاه سوم که یک دیدگاه جامعتر نسبت به دو دیدگاه قبلی است، به اعتیاد به عنوان یک بیماری که قابلیت جرمزایی را دارد و به معتاد به عنوان بیماری که قابلیت ارتکاب به جرم را دارد نگاه میشود.
درباره سببشناسی اعتیاد و اینکه چه عوامی باعث تمایل افراد به سمت اعتیاد میشود نیز نظرهای گوناگونی ابراز شده است؛ مثلا یکی از دیدگاههای جدید این پدیده را به عنوان پدیدهای زیستی، روانی، اجتماعی ومعنوی معرفی میکند. بر پایه نظریات زیستشناختی مشخص شده است که برخی از عوامل ژنتیکی موثر بر اعتیاد هستند. در این خصوص از دیدگاه روان شناسی نیز نظریات مختلفی ارائه شده است که ازجمله این نظریات به روانشناسی یادگیری و تأکید آنها بر یادگیری و اصول مرتبط با آن بر میگردد؛ یعنی از منظر این محققان مصرف مسکرات و مواد مخدر در مدت کوتاه به سبب احساسات دلپذیری که پدید میآورد، به عنوان یک عامل تقویتکننده مثبت عمل میکند. بر اساس یکی از اصول و قوانین یادگیری یعنی اصل مجاورت فرد مصرفکننده با یادآوری نتایج مثبت از مصرف اولیه، تمایل دوباره و چند باره به مصرف در وی را ایجاد میکند که انتهای آن وابستگی تمام و کمال است.
ویژگیهای یک معتاد
از مهمترین حالتهای قابل ذکر در مرحله ابتدایی اعتیاد که میتواند به عنوان زنگ خطری برای نزدیکان فرد معتاد باشد، تغییر رنگ ناگهانی چهره، خودداری از برخورد مستقیم با اعضای خانواده حتی بچهها، مشغول کردن خود به کارهایی که قبلاً امکان انجام آن از سوی فرد بسیار کم دیده شده است، مراجعه مکرر به آینه، اصلاح زود به زود صورت به خاطر شاداب جلوه دادن، شستن پیدرپی دست و صورت، خوش رفتاری بی دلیل، خوابآلودگی و در بعضی موارد تحرک بیش از حد است. در محله بعدی وقتی اعتیاد حادتر میشود تغییرات ظاهری مانند؛ لاغر شدن، تغییر رنگ لبها، کبودی اطراف چشم، قی کردن مرتب چشمها، ریز شدن چشمها، پف کردن همراه با چروک اطراف چشم، تغییر رنگ پوست بدن به ویژه صورت که به زردی تیره میزند و... بروز خواهد کرد. تغییرات رفتاری و روحی نیز شامل عصبانیت، کجخلقی، بیقراری، از خود راضی شدن، برخورد تند با خانواده و بیحوصلگی در گذران اوقات با خانواده، فحاشی و دست بزن پیداکردن به ویژه نسبت به همسر و فرزندان و... میشود. در مرحله آخر که قامت معتاد خمیده میشود و خانواده وی را به حال خود رها میکنند معمولاً معتاد ابایی از اعتراف به اعتیاد ندارد. |