نظریه مشورتی |
با نظر به قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391، آیا به موجب تبصره یک ماده 21 این قانون کلیه دعاوی موضوع این قانون به جز طلاق قابل طرح و رسیدگی در شورای حل اختلاف است؟ آیا این تبصره با مواد یک و2 این قانون که دادگاه خانواده را با شرایطی تعیین کرده است، تعارض ندارد؟ منظور از کارشناس در این تبصره چه کسی است؟ مفاد مورد استعلام با مقررات مورد اشاره از طرف آن مرجع قابل انطباق نیست زیرا تبصره یک ماده 21 قانون حمایت خانواده ناظر به ضرورت ثبت وقایع موضوع آن ماده و ماده 20 قانون مذکور و مقررات حاکم بر آن بوده که براساس آییننامهای صورت خواهد گرفت که ظرف یک سال با پیشنهاد وزیر دادگستری و تصویب ریاست قوهقضاییه باید تهیه و تصویب شود و تا تصویب آییننامه مذکور نظامنامههای موضوع ماده یک اصلاحی قانون راجع به ازدواج مصوب سال 1316 کماکان معتبر است و اساساً استعلام بهعملآمده با توجه به مقرراتی که به آن استناد شده است، ربطی به صلاحیت شورای حل اختلاف موضوع ماده 12 قانون شوراهای حل اختلاف ندارد و بندهای 2 و 3 در موارد استعلام نیز منطبق با مقررات مورد اشاره در استعلام نیست. شخصی قبل از شهادت خود به سه دانگ اموالش وصیت کرده که سه دانگ منزل مسکونی را به همسرم میبخشم، شخص مذکور یک ماه بعد شهید میشود و همسر مدتها بعد از مفاد وصیتنامه مذکور مطلع میمیشود. در این صورت آیا همه نافذ و درست است؟ لفظ میبخشم افاده ایجاب در زمان نوشتن وصیتنامه میکند یا خیر؟ فرق وصیت تملیکی و هبه آن است که هبه مربوط به زمان حیات است یعنی واهب در زمان حیات خودش چیزی را به متهب مجاناً تملیک میکند اما وصیت تملیکی بعد از ممات است و چون در وصیت لفظ خاصی برای ایجاب لازم نیست بنابراین هر عبارتی که متضمن معنای تملیک مجانی بعد از ممات باشد وصیت محسوب میشود و این امر باید از سیاق کلام و قرائن استفاده شود. در وصیت تملیکی توالی ایجاب و قبول شرط نیست زیرا ممکن است موصی سالها بعد از ایجاب وصیت، زنده باشد و مثلاً بیست سال بعد بمیرد و موصیله پس از اطلاع از مرگ موصی و وقوع وصیت آن را قبول یا رد کند و در اعلام قبول یا رد نیز محدودیت زمانی وجود ندارد. فقط باید تأخیر در اعلام تصمیم موجب ضرر ورثه نشود. (ماده 833 قانون مدنی) با توجه به مراتب فوق پاسخ استعلام این است که مورد سؤال طبق ماده 826 قانون مدنی وصیت تملیکی محسوب میشود و چنانچه در مضمون وصیت تردید باشد که وصیت است یا هبه، تشخیص موضوع با دادگاه رسیدگیکننده است. ضمنا طول مدت حیات موصی موثر در تحقق یا عدم تحقق وصیت نیست. مستاجر، ملک مورد اجاره را بدون اذن مالک اولیه به احد از ورثه واگذار میکند (به صورت اجاره یا انتقال) در این صورت آیا موجر حق فسخ اجاره وفق قانون روابط موجر و مستاجر 1356 به بعد را دارد؟ نظر به اینکه انتقال زمانی موجب فسخ اجاره میشود که این انتقال به موجب بند یک ماده 14 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1356 و بند (الف) ماده 8 قانون مذکور مصوب 1362 با سلب حق انتقال به غیر صورت گرفته باشد اما چون در مورد سوال، مستاجر، ملک مورد اجاره را به احد از وارث واگذار کرده است این نحو انتقال به غیر محسوب نمیشود. بنابراین موجر حق فسخ اجاره را نخواهد داشت. |
URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/171546/نظریه-مشورتی/ |