آشنایی با شرکت های تضامنی ، از تاسیس تا انحلال

شرکت تضامنی یکی از انواع شرکت‌های تجاری است که مقررات مربوط به آن، از سوی قانونگذار در قانون تجارت احصا شده است.

بر اساس ماده 116 قانون تجارت، «شرکت تضامنی شرکتی است که تحت اسم مخصوصی برای امور تجارتی بین دو یا چند نفر با مسئولیت تضامنی تشکیل می‌شود. اگر دارایی شرکت برای تأدیه (پرداخت) تمام قروض کافی نباشد، هر یک از شرکا مسئول پرداخت تمام قروض شرکت است. هر قراری که بین شرکا بر خلاف این ترتیب داده شده باشد، در مقابل اشخاص ثالث کان لم یکن خواهد بود.» در اسم شرکت تضامنی باید عبارت «شرکت تضامنی» و حداقل اسم یک نفر از شرکا ذکر شود. در صورتی که اسم شرکت مشتمل بر اسامی تمام شرکا نباشد، باید بعد از اسم شریک یا شرکایی که ذکر شده است، عبارتی از قبیل (و شرکا) یا (برادران) قید شود. (ماده 117 قانون تجارت) شرکت تضامنی بین دو یا چند نفر شریک تشکیل می‌شود و شرکای این شرکت در برابر تعهدات شرکت، متضامنا و به طور نامحدود مسئولیت دارند. هر گونه توافق بین شرکا برای حفظ حقوق اشخاص ثالث کان لم یکن خواهد بود. خصوصیت شخصی بودن قرارداد شرکت تضامنی موجب شده است که سهم‌الشرکه هر یک از شرکا اصولا غیر قابل انتقال باشد؛ مگر با رضایت کلیه شرکا در طول حیات شرکا و پس از فوت یکی از شرکا.

تاسیس شرکت تضامنی با تنظیم شرکت‌نامه که به صورت اوراق چاپی در اداره ثبت شرکت‌ها موجود است، صورت می‌گیرد. در شرکت‌نامه مذکور باید نام، نوع، موضوع شرکت و مرکز اصلی و نشانی کامل و همچنین اسامی شرکا یا موسسان و شماره شناسنامه و محل اقامت آنها قید شود. برای تشکیل شرکت تضامنی، تمام سرمایه نقدی، تادیه شده و چنانچه سهم‌الشرکه غیرنقدی باشد، باید تقویم شده و تسلیم شود. در هنگام تاسیس شرکت، اساسنامه مربوط به آن نیز که در واقع آیین‌نامه داخلی شرکت است، توسط موسسان تنظیم می‌شود. بر اساس ماده 195 قانون تجارت، «ثبت کلیه شرکت‌های مذکور در این قانون الزامی و تابع جمیع مقررات قانون ثبت شرکت‌ها است.»

  نحوه انتخاب و عزل مدیر

شرکت تضامنی توسط حداقل یک مدیر که شرکا از میان خود انتخاب می‌کنند، اداره می‌شود. مدیر مزبور ممکن است غیر از شرکا بوده و از خارج انتخاب شود. در صورتی که مدیر از بین شرکا بدون قید در اساسنامه انتخاب شده باشند، با توجه به شرایط اساسنامه به اتفاق آرای سایر شرکا قابل عزل است. مدیر غیرشریک با شرایط پیش‌بینی‌شده در اساسنامه و در غیر این صورت، با تصمیم اکثریت شرکا معزول می‌شود. در صورتی که عزل مدیری بدون دلیل موجه باشد، مدیر معزول حق مطالبه ضرر و زیان را از شرکت خواهد داشت.  مدیر یا مدیران مندرج در شرکت‌نامه قابل عزل نیستند و حق استعفا نیز ندارند؛ مگر با توافق تمامی شرکای شرکت تضامنی. در صورتی که مدیر یا مدیران در اساسنامه انتخاب شده باشند، ممکن است طبق اساسنامه نسبت به تغییر مدیر یا مدیران مذکور عمل شود. اگر مدیر یا مدیران در شرکت‌نامه یا اساسنامه انتخاب نشده اما انتخاب آنان بعدا صورت گرفته باشد، در این صورت شرکا می‌توانند مدیر یا مدیران فوق را معزول کنند. بدیهی است مدیر یا مدیران حق استعفا خواهند داشت.

  قلمرو محدودیت اختیارات مدیر

مدیر شرکت تضامنی برای اینکه بتواند شرکت را در مقابل اشخاص ثالث متعهد سازد، باید به نام شرکت و در حدود اختیارات خود اقدام و اتخاذ تصمیم کند. در غیر این صورت شخصا مسئول تعهدات مزبور خواهد بود. در دو مورد به محدودیت اختیارات مدیر یا شریک شرکت تضامنی به طور صریح اشاره شده که شامل ممنوعیت تقسیم سود، تا زمان جبران ضررهای وارده به شرکت و نیز  محدودیت انجام عملیات تجارتی است.

  مسئولیت مدنی مدیر شرکت

مسئولیت مدنی مدیران در مقابل شرکت از مقررات عقد وکالت پیروی می‌کند و مسئولیت مدنی مدیر در مقابل شرکا، تابع اصول کلی حقوق مدنی است که در باب تسبیب و قانون مسئولیت مدنی پیش‌بینی شدهاست. به‌خصوص در مواردی که قلمروی اختیارات مدیران در اساسنامه تعیین شده است.

شرکای شرکت تضامنی مسئولیت تضامنی دارند و تمامی بستانکاران مطالبات خود را از شرکت مطالبه می‌کنند. حال اگر دارایی شرکت تکافوی ادای دیون بستانکاران را نکند، اشخاص اخیر حق دارند به شرکای شرکت تضامنی برای وصول مابقی مطالبات خود منفردا یا مجتمعا مراجعه کنند.  هیچ یک از شرکا نمی‌توانند با استناد به اینکه میزان قروض شرکت از میزان سهم او در شرکت تجاوز می‌کند، از تادیه قروض شرکت امتناع ورزد. فقط در روابط بین شرکا مسئولیت هر یک از آنها در تادیه قروض شرکت به نسبت سرمایه‌ای خواهد بود که در شرکت گذاشته‌اند؛ آن هم در صورتی که در شرکت‌نامه ترتیب دیگری اتخاذ نشده باشد. منافع در شرکت تضامنی به نسبت سهم‌الشرکه بین شرکا تقسیم می‌شود، مگر آن که شرکت‌نامه ترتیب دیگری مقرر کرده باشد. تادیه هر نوع منفعت به شرکا تا زمانی که کمبود سهم‌الشرکه شرکا به علت زیان‌های وارده جبران نشده باشد، ممنوع خواهد بود. بر اساس ماده 119 قانون تجارت، «در شرکت تضامنی منافع به نسبت سهم‌الشرکه بین شرکا تقسیم می‌شود، مگر آن که شرکت‌نامه غیر از این ترتیب را مقرر کرده باشد.» همچنین مطابق ماده 132 این قانون، «اگر در نتیجه ضررهای وارده، سهم‌الشرکه شرکا کم شود، مادام که این کمبود جبران نشده، تأدیه هر نوع منفعت به شرکا ممنوع است.»

  مسئولیت شرکا در مقابل طلبکار شخصی

طلبکاران شخصی شرکا حق ندارند طلب خود را از دارایی شرکت تامین یا وصول کنند اما می‌توانند نسبت به سهمیه مدیون خود (شریک تضامنی شرکت) از منافع شرکت یا سهامی که ممکن است در صورت انحلال شرکت عاید مدیون مزبور شود، هر اقدام قانونی که مقتضی باشد، به عمل آورند. طلبکاران شخصی شرکا در صورتی که نتوانسته باشند طلب خود را از دارایی شخصی مدیون وصول کنند و سهم مدیون از منافع شرکت برای تادیه طلب آنها کافی نباشد، می‌توانند انحلال شرکت را تقاضا کنند. (مستفاد از ماده 129 قانون تجارت)

  موارد عام انحلال شرکت تضامنی

شرکت تضامنی تحت شرایط عام حقوق شرکت‌ها منحل می‌‌‌شود که شامل منتفی شدن تعدد شرکا، انقضای مدت شرکت، انتفای موضوع شرکت، ورشکستگی شرکت، بطلان قرارداد شرکت و تصمیم تمام شرکا است.

  منتفی شدن تعدد شرکا

این موضوع به این معنا است که هر شرکت برای ایجاد و ادامه حیات، نیاز به دو یا چند شریک دارد. در صورتی که به هر دلیلی این تعدد شرکا از بین برود، دیگر شراکتی وجود نخواهد داشت بنابراین شرکت نیز از بین می‌‌‌رود.

  انقضای مدت شرکت

در صورتی که شرکت تضامنی برای مدت محدودی ایجاد شده باشد، پس از پایان این مدت شرکت خود به خود از بین می‌‌‌رود. (بند الف ماده 136 قانون تجارت)

  انتفای موضوع شرکت

در صورتی که انجام موضوع فعالیت شرکت به دلایلی از قبیل انجام شدن یا ممنوع شدن آن غیرممکن شود، شرکت منحل خواهد شد. (بند الف ماده 136 قانون تجارت)

  ورشکستگی شرکت

به محض اینکه حکم ورشکستگی شرکت صادر شود، شرکت منحل خواهد شد. (بند الف ماده 136) ورشکستگی زمانی مصداق دارد که شرکت از عهده پرداخت بدهی‌هایش برنیاید. بر اساس ماده 412 قانون تجارت، «ورشکستگی تاجر یا شرکت تجارتی در نتیجه توقف از تأدیه وجوهی که بر عهده او است، حاصل می‌شود. حکم ورشکستگی تاجری را که حین‌الفوت در حال توقف بوده است، تا یک سال بعد از مرگ او نیز می‌توان صادر کرد.»

  بطلان قرارداد شرکت

برای ایجاد شرکت، دو یا چند نفر با یکدیگر توافق کرده و قرارداد شرکت را منعقد می‌‌‌کنند. حال اگر این توافق به علتی باطل باشد، منجر به بطلان شرکت می‌‌‌شود.

  تصمیم تمام شرکا

از آنجایی که همه شرکا با توافق هم، قرارداد تشکیل شرکت را منعقد می‌‌‌کنند، خودشان نیز می‌‌‌توانند با توافق، شراکت را از بین ببرند.

  علل خاص انحلال شرکت تضامنی

در مورد شرکت تضامنی قوانینی پیش‌بینی شده است که می‌‌‌توان آنها را به ترتیب زیر خلاصه کرد: انحلال شرکت برابر بند ب ماده 136 قانون تجارت، با موافقت تمامی شرکا امکان‌پذیر است بنابراین در صورتی که حتی یکی از شرکا مخالف باشد، انحلال صورت نخواهد گرفت. با این حال اگر اساسنامه یا شرکت‌نامه، شرکا را از حق فسخ محروم نکرده باشد، هر یک از شرکا می‌‌‌تواند در صورتی که انحلال به قصد ضرر زدن به شرکا یا اشخاص دیگر نباشد، انحلال شرکت را درخواست کند. (بند د ماده 136 قانون تجارت) این تقاضا باید شش ماه قبل از فسخ، کتباً به شرکا اعلام شود  همچنین اگر برابر اساسنامه باید سال به سال به حساب شرکت رسیدگی شود، فسخ در هنگام پایان محاسبه سالیانه به عمل می‌‌‌آید. (ماده 137 قانون تجارت) ورشکستگی یکی از شرکا ممکن است به انحلال شرکت منجر شود. (بند ه ماده 136 قانون تجارت)

 انحلال شرکت به سبب ورشکستگی شرکا جنبه قهری دارد یعنی نیازمند صدور حکم انحلال به وسیله دادگاه به سبب ورشکستگی شریک نبوده و کافی است که مدیر تصفیه شریک ورشکسته کتباً تقاضای انحلال شرکت را کرده باشد و از این تقاضا شش ماه گذشته و شرکت، مدیر تصفیه را از تقاضای مزبور منصرف نکرده باشد. (ماده 138 قانون تجارت) فوت شریک نیز شرکت را منحل می‌‌‌کند (بند و ماده 136 قانون تجارت) مگر اینکه شرکای باقی‌مانده و قائم‌مقام متوفی، به بقای شرکت رضایت دهند.

برابر ماده 139 قانون تجارت، اگر سایر شرکا به بقای شرکت تصمیم گرفته باشند، قائم‌مقام متوفی باید در مدت یک ماه از تاریخ فوت رضایت یا عدم رضایت خود را کتباً اعلام کند. محجوریت یکی از شرکا موجب انحلال شرکت می‌‌‌شود. (بند و ماده 136 قانون تجارت) اما در ماده 140 قانون تجارت آمده است که در صورت محجور شدن یکی از شرکا با اِعمال ماده 139 قانون تجارت، می‌‌‌توان شرکتی را از انحلال نجات داد یعنی باقی ماندن شرکت، وابسته به رضایت سایر شرکا و قائم‌مقام محجور است. انحلال شرکت تضامنی برابر با بند ج ماده 136 قانون تجارت، در صورتی ممکن است که یکی از شرکا به دلایلی انحلال شرکت را از دادگاه تقاضا کند و دادگاه آن دلایل را موجه تشخیص داده و حکم به انحلال بدهد.  البته موضوع مهم تشخیص موجه بودن دلایل است و دلیل را وقتی می‌‌‌توان موجه دانست که سایر شرکا وظایف و تعهدات خود را انجام ندهند یا عملی مخالف با محتوای قرارداد شرکت انجام دهند البته مطابق تبصره همین ماده، در صورتی که دلایل انحلال، منحصراً مربوط به شریک یا شرکای معین باشد، دادگاه می‌‌‌تواند به تقاضای سایر شرکا، به جای انحلال، حکم به اخراج آن شریک یا شرکای معین را بدهد. در صورت درخواست طلبکار یا طلبکاران شخصی هر یک از شرکا، شرکت منحل می‌‌‌شود، آن هم زمانی که نتوانسته باشند طلب خود را از دارایی شخصی مدیون (شریک) وصول کنند و سهم مدیون از منافع شرکت هم برای پرداخت طلب آنها کافی نباشد. (ماده 129 قانون تجارت) باید گفت قانونگذار سعی در حفظ حقوق طلبکاران و بقای شرکت دارد. زیرا اولاً مقرر کرده است که طلبکار باید 6 ماه قبل، قصد خود را به اطلاع شرکت برساند و ثانیاً طبق ماده 131 قانون تجارت، در صورتی که سایر شرکا سهمیه آن شریک را از دارایی شرکت نقداً پرداخت کنند، می‌‌‌توانند از انحلال شرکت جلوگیری کنند.

  ثبت و اعلام انحلال

انحلال شرکت تضامنی برابر با ماده 200 قانون تجارت باید اعلام شود. به این ترتیب، شرکای شرکت تضامنی مکلفند که انحلال شرکت را با ارایه مدارک مقرر، در اداره ثبت شرکت‌ها به ثبت برسانند و سپس ظرف یک ماه از تاریخ ثبت، انحلال شرکت را توسط اداره ثبت محل در روزنامه رسمی قوه قضاییه و یکی از جراید کثیر‌الانتشار مرکز اصلی شرکت منتشر کنند.

  تصفیه شرکت

پس از انحلال، اموال شرکت باید میان شرکا تقسیم شود اما چون خود شرکت قبل از انحلال معاملاتی انجام داده و طلبکارانی دارد، باید قبل از تقسیم اموال بین شرکا، طلب آنان پرداخت شود. به همین دلیل است که قانون، تصفیه را مقدم بر تقسیم اموال قرار داده است. تصفیه به مجموعه عملیاتی گفته می‌‌‌شود که به نقد کردن دارایی و طلب‌های شرکت و پرداخت بدهیش منجر می‌‌‌شود.

  تقسیم اموال شرکت

تقسیم دارایی شرکت میان شرکا پس از پرداخت بدهی‌های شرکت صورت می‌‌‌گیرد. از تاریخ تقسیم اموال، طلبکاران شرکت دیگر حقی نسبت به شرکت ندارند زیرا از تاریخ تقسیم، شرکت نیز از بین می‌‌‌رود و طلبکاران تنها می‌‌‌توانند به شرکا که مسئولیتشان تضامنی است، رجوع کنند.

  شخصیت حقوقی شرکت تضامنی بعد از انحلال

بر اساس ماده 208 قانون تجارت، اگر برای اجرای تعهدات شرکت معاملات جدیدی لازم شود، متصدیان تصفیه انجام خواهند داد. با توجه به این ماده معلوم می‌‌‌شود که شخصیت حقوقی شرکت، تنها برای انجام اموری که برای تصفیه لازم است، باقی خواهد ماند البته باید توجه داشت که در این مورد اهلیت شرکت محدود نشده است بلکه اختیارات مدیر تصفیه محدود می‌‌‌شود.

  آثار بقای شخصیت حقوقی شرکت

برخی نتایج بقای شخصیت حقوقی شرکت در حال تصفیه شامل این موارد است:

شرکت نام و اقامتگاه خود را حفظ می‌‌‌کند تا به این ترتیب اشخاص دیگر بتوانند علیه شرکت اقامه دعوا کنند و نیز شرکت بتواند به طور مستقل علیه اشخاصی که به او بدهکارند، اقامه دعوا کند. شرکت می‌‌‌تواند تعهدات جدیدی را در حدودی که امر تصفیه اقتضا دارد، بر عهده بگیرد. (ماده 208 قانون تجارت) طلبکاران می‌‌‌توانند در صورتی که انحلال شرکت به سببی غیر از ورشکستگی بوده، صدور حکم ورشکستگی شرکت در حال تصفیه را تقاضا کنند همچنین به دلیل اینکه شخصیت حقوقی شرکت فقط برای تصفیه باقی مانده است، شرکت از تاریخ انحلال نه قابل تبدیل به شرکت دیگری است و نه می‌‌‌تواند فعالیت جدیدی را آغاز کند.


URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/156901/آشنایی-با-شرکت-های-تضامنی-،-از-تاسیس-تا-انحلال/