نظریه های مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
شماره2051/93/7 28/8/1393
258
شماره پرونده 1185 ـ 3/187 ـ 93
سؤال
آیا در جرایمی که دارای جنبه عمومی و خصوصی پرداخت دیه میباشد و متهم متواری است و شاکی درخواست پرداخت دیه از بیتالمال را میکند، آیا نیازی به صدور حکم از طرف دادگاه مـیباشد یا اینکه دیه با صدور دستور دادستان و ارسال پرونده به اجرای احکام کیفری دادسرا از طریق مرجع مربوط به بیتالمال قابل پرداخت میباشد.
نظریه شماره 1729/93/7 ـ 26/7/1393
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
در فرض سؤال، درصورت مطالبه دیه توسط شاکی یا اولیاء دم از بیتالمال به استناد مواد 470 و 487 قانون مجازات اسلامی 1392، پرونده کیفری بدون صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه عمومی جزایی ارسال میگردد و دادگاه با بررسی موضوع و احراز شرایط قانونی، حکم به پرداخت دیه از بیتالمال را صادر مینماید و با دستور دادسرا امکانپذیر نمیباشد.
٭٭٭٭٭
259
شماره پرونده 1190 ـ 1/168 ـ 93
سؤال
احتراماً در پروندهی مربوط به بیاحتیاطی در امر رانندگی منتهی به فوت، راننده مقصر برادر متوفی بوده که به تحمل دو سال حبس و پرداخت دیه محکوم شده است. اولیای دم برای اینکه متهم که فرزند ایشان بوده است، تحمل حبس ننماید، رضایت خویش را نسبت به وی اعلام نمودهاند و ذکر کردهاند که صرفاً نسبت به جنبه عمومی جرم اظهار رضایت کردهاند و نسبت به مطالبه دیه بر حق خود باقی هستند. پس از مراجعه ایشان به شرکت بیمه آن شرکت به استناد رضایت اولیای دم از پرداخت دیه امتناع نموده است. خواهشمند است بفرمائید محکوم نمودن شرکت بیمه به پرداخت دیه و یا مطالبه دیه از شخص متهم پس از رضایت اولیای دم به نحو فوق وجاهت دارد؟ و آیا تخفیف مجازات متهم به استناد چنین رضایتی صحیح است؟
نظریه شماره 1722/93/7 ـ 26/7/1393
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
«اعلام رضایت یا گذشت شاکی خصوصی نسبت به جنبه عمومی جرم» فاقد مفهوم صحیح حقوقی است؛ زیرا شاکی خصوصی در ارتباط با جنبه عمومی جرم حق گذشت ندارد. اما اگر مقصود، انصراف شاکی از شکایت کیفری است، وی همانگونه که میتواند شکایت نکند، میتواند پس از اعلام شکایت کیفری از آن صرفنظر نموده و انصراف دهد و انصراف از شکایت کیفری، نافی حق وی در طرح دعوای حقوقی و مطالبه حقوق خود نمیباشد و تشخیص مصداق با مرجع قضایی رسیدگیکننده است.
260
شماره پرونده 1186 ـ 26 ـ 93
سؤال
در صورتیکه محکوم علیه جهت فرار از پرداخت دین مال خود را به طور صوری به دیگری به یکی از عقود تملیکی انتقال دهد و این امر در محکمه به اثبات برسد، آیا قابلیت تعقیب کیفری نامبرده مستنداً به مادهی4 قانون نحوهی اجرای محکومیتهای مالی متصور است؟ به عبارت اخری آیا مادهی 4 قانون فوقالذکر ناظر به معامله به قصد فرار از دین به صورت صوری هم میشود؟
نظریه شماره 1718/93/7 ـ 26/7/1393
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
آنچه در ماده4 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب 10/8/1377 جرم شناخته شده است انتقال مال از سوی مدیون به قصد فرار از ادای دین یا تعهدات مالی مذکور در این ماده است و صوری یا غیرصوریبودن معامله تأثیری در تحقق بزه موضوع این ماده ندارد.
٭٭٭٭٭
261
شماره پرونده 1902 ـ 25 ـ 92
سؤال
احتراماً به استحضار میرساند در پرونده اجرایی محکومعلیه به علت ارتکاب بیاحتیاطی در امر رانندگی منتهی به ایراد صدمه بدنی محکوم به پرداخت دیه در حق محکوملها میگردد و شرکت بیمه با افتتاح حساب در یکی از بانکها به نام محکومله ماوجه را به حساب نامبرده واریز مینماید نهایت امر با محاسبه مبالغ دریافتی توسط محکومله از شرکت بیمه و محکومعلیه مشخص میگردد نامبرده مبلغی اضافه دریافت نموده است. حال، محکومعلیه درخواست اعاده وجه اضافی از محکومله را دارد. آیا این اجراء میتواند با وحدت ملاک از ماده39 قانون اجرای احکام مدنی اقدام به توقیف وجه اضافه ازحساب بانکی مخصوصی که بیمه به نام محکومله افتتاح نموده یا سایر حسابهای بانکی به نام نامبرده یا درکل اقدام به توقیف اموال محکومله تا میزان مبلغ اضافه دریافتی نموده و به محکومعلیه پرداخت نماید؟
نظریه شماره 1699/93/7 ـ 22/7/1393
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
در فرض سؤال که وجوهی رأساً و خارج از دادگاه، حسب ادعای محکومٌعلیه، به محکومٌله پرداخت شده است، موضوع مشمول ماده 39 قانون اجرای احکام مدنی نیست و مطالبه وجوه اضافه مورد ادعا، مستلزم طرح دعوی و رسیدگی قضائی میباشد. شایان ذکر است برابر قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی اشخاص ثالث، پرداخت دیه اناث از سوی شرکت بیمه، برابر دیه ذکور میباشد .
٭٭٭٭٭
262
شماره پرونده 1099 ـ 1/127 ـ 93
سؤال
در مواردی که خواهان آدرس خوانده را مجهولالمکان معرفی کرده و تقاضای نشر آگهی برای دعوت خوانده میکند، با توجه به اینکه مقنن در تبصره ماده 8 قانون حمایت خانواده دادگاه را مکلف به بررسی صحت مجهولالمکان کرده است، آیا در صورت احراز صوری بودن ومعلومالمکان بودن خوانده تکلیف دادگاه چیست؟ آیا باید در همان آدرس کشف شده ابلاغ شود و یا اینکه باید دادگاه با اعلام نقص خواهان را ملزم به ارائه آدرس معلوم شده، بنماید؟
نظریه شماره 1689/93/7 ـ 22/7/1393
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
در مواردی که دادگاه خانواده برابر تبصره ماده 8 قانون حمایت خانواده 1391 راجع به نشانی خوانده تحقیق میکند، تصمیمگیری با دادگاه است. بنابراین، اگر نشانی دقیق خوانده در اثر تحقیق مشخص شود، میتواند، مقرر کند که در نشانی مزبور ابلاغ شود.
منبع : روزنامه رسمی
دیدگاه خودتان را ارسال کنید