«مگه یه آدم چند بار زندگی می کنه؟ فقط یک بار! حالا آن یک بار را هم باید با یه مردی زندگی کنه که نه پول داره نه اعتبار و نه ثروت چرا باید یه عمر با یه نفر زندگی کنم؟ جز طلاق راه دیگه ای برام نمانده»شاید شما هم این روزها مکالماتی کم و بیش شبیه به این جملات را شنیده باشید جملاتی که آغازگر یک جدایی است
«مگه یه آدم چند بار زندگی می کنه؟ فقط یک بار! حالا آن یک بار را هم باید با یه مردی زندگی کنه که نه پول داره نه اعتبار و نه ثروت. چرا باید یه عمر با یه نفر زندگی کنم؟ جز طلاق راه دیگه ای برام نمانده»شاید شما هم این روزها مکالماتی کم و بیش شبیه به این جملات را شنیده باشید. جملاتی که آغازگر یک جدایی است.
تا همین چند سال قبل، طلاق یکی از بزرگترین تابوهای اجتماعی بود و زمانی که صحبت از متارکه و طلاق می شد رنگ از چهره خانوادهها می پرید و بزرگترها با گزیدن پشت دست زوجها را حتی از بردن نام طلاق منع می کردند.اما امروز نه تنها قبح طلاق در میان برخی خانوادهها از میان رفته است شاهد برگزاری جشن طلاق هستیم چنانچه بر طبق آمار از هر سه ازدواج در تهران یکی به طلاق میانجامد و در سایر شهرهای کوچکتر از هر 5 ازدواج یکی منجر به طلاق میشود.
این آمار در کنار آمارهایی مبنی بر افزایش سن ازدواج، تمایل نداشتن جوانان به زندگی مشترک و قبول مسئولیتهای آن و روند کاهش میزان باروری و کاهش رشد جمعیت در کشور به شدت خودنمایی میکنند.
برخی از تحلیل گران مسایل اجتماعی و روانشناسان عللی همچون ناآگاهی از نحوه درست تعاملات میان زن و مرد ونیزنبود آموزشهای کافی در پیش از ازدواج را عامل بالا رفتن میزان طلاق میدانند.
از سویی بعضی جامعهشناسان بر این عقیدهاند که مسایل اقتصادی مانند بالا بودن نرخ تورم، نبود اشتغال و یا نبود امنیت و ثبات شغلی برای مردان میتواند دلیلی بر بروز این پدیده باشد. علاوه این که اعتیاد زوجین به انواع مواد مخدر و روان گردان، فساد یکی از زوجین و یا ازدواج دوم مرد و یا ناتوانی جنسی یکی از طرفین هم از دیگر عوامل یاد شده است.
دکتر مجید ابهری دلایل و علل طلاق را به دو گروه عوامل محیطی و مادی و عوامل رفتاری تقسیم کرده و میگوید: عوامل محیطی و مالی مانند بیکاری، اعتیاد، فقدان تفاهم جنسی، کوتاه بودن مدت آشنایی و فشارهای اقتصادی است. در مورد علل رفتاری طلاق نظریات گوناگونی وجود دارد.
این آسیب شناس ادامه داد: به تازگی برخی کارشناسان دلیل 55 درصد از طلاقها را اعتیاد دانستهاند و برخی دیگر این آمار را ده درصد اعلام کردهاند اما در این میان حقیقت آن است که اعتیاد یکی از دلایل اصلی طلاق است و بر طبق آمارهای موثق در سالهای 90 تا 92 حدود 25 درصد از طلاقها به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با بحث اعتیاد مرتبط بودهاند.
مستقیم از آن نظر که یکی از زوجین خود معتاد بوده است و غیر مستقیم بدان معنا که اعتیاد و یا خرید و فروش مواد باعث زندانی شدن مرد شده است و این موضوع خود زمینه طلاق را فراهم آورده است. اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که در صورتی که مرد از نظرمالی تأمین باشد اعتیاد به تنهایی نمیتواند عامل طلاق باشد.
وی ادامه داد: بخش قابل توجهی از طلاقها در کشور ما به دلیل فقدان تفاهم جنسی است اما هیچ کدام از زوجین حاضر نیستند این موضوع را در دادگاه به صراحت بیان کنند. ضعف آموزش روابط زناشویی باعث شده است تا ناتوانیهای جنسی زن و مرد مخفی مانده و در غالب موارد در بروز طلاق خودنمایی کند.
ابهری تغییر در سبک زندگی را اصلیترین بستر طلاق در جامعه کنونی خوانده و میگوید: متأسفانه کم رنگ شدن ارزشهای اخلاقی در خانوادهها و تأثیر سریالهای ماهوارهای عاملی جدی در بروز جدایی در روابط زناشویی خانواده های امروزی شده است. تغییر سبک زندگی موجب کمرنگ شدن صداقت در میان همسران شده است و ورود روابط فرا زناشویی تحت تأثیر الگوهای غربی و فیلمهای ماهواره ای از دلایل اصلی خیانت در خانوادههاست.
این استاد دانشگاه همچنین به بررسی دلایل رفتاری طلاق پرداخته و میگوید: دخالتهای دیگران مانند والدین پسر و یا دختر و استمرار این دخالتها نیز میتواند از عوامل رفتاری طلاق باشد. همچنین این نکته را نباید از نظر دور داشت که نبود توازن فرهنگی و بومی و دینی خانوادهها در دراز مدت از دلایل واقعی طلاق درجامعه ماست.
وی نقش استقلال مادی زنان در بروز طلاق را کم رنگ خوانده و تصریح می کند: برخی از کارشناسان موضوع استقلال مالی زنان را به عنوان دلیل جدایی قلمداد میکنند از نگاه رفتار شناسی زناشویی توان مالی زن در صورتی که تفاهم واقعی بین زن و مرد وجود داشته باشد نمیتواند عاملی برای جدایی باشد. البته بالاتر بودن سطح تحصیلات زنان میتواند باعث بروز اختلافات بعدی شود اما اگر توانایی مالی زن بالا باشد ولی در ابعاد مختلف میان زن و مرد تفاهم باشد طلاقی به وجود نمیآید اما اگر تفاهم و صداقت نباشد اشتغال زن و امکانات مالی او میتواندبهانه ای برای بروز طلاق باشد.
وی در پایان با گلایه از ارایه آمارهای ضد و نقیض در حوزه علوم اجتماعی در کشور تصریح میکند: متأسفانه در شاخه های علوم اجتماعی و در رأس آنها آسیبهای اجتماعی هر کس اظهار نظر میکند و متولی معینی برای آن نیست. همین اطلاعات غلط درباره آسیبهای اجتماعی موجب بروز ضد باور شده است یعنی اگر کارشناسان خبره نیز آماری را اعلام کنند در مسیر آمارهای نادرست به ناباوری محکوم میشوند.
منبع : روزنامه حمایت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید