پس از پیروزی انقلاب و تغییر رویکرد مقنن در جرم انگاری اعمالی که به لحاظ شرعی قبیح و گناه محسوب می گردند؛ سیاست کیفری قانونگذار بر این مدار قرار گرفت تا روابط خصوصی افراد جامعه را که صبغه جنسی داشت؛ حتی در آنجا که مبتنی بررضایت طرفین باشد به قید مجازات ممنوع نماید
پس از پیروزی انقلاب و تغییر رویکرد مقنن در جرم انگاری اعمالی که به لحاظ شرعی قبیح و گناه محسوب می گردند؛ سیاست کیفری قانونگذار بر این مدار قرار گرفت تا روابط خصوصی افراد جامعه را که صبغه جنسی داشت؛ حتی در آنجا که مبتنی بررضایت طرفین باشد به قید مجازات ممنوع نماید.
از طرفی علی رغم جرم انگاری های صورت گرفته در این زمینه، سیاست کیفری قانونگذار مبتنی بر جلوگیری از اشاعه فحشاء از طریق اعمال ممنوعیت تحقیق و تفحص در جرایم منافی عفت و اخلاق عمومی است. در همین راستا مقنن در تبصره ماده 43 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری، اجرای امر تحقیق در جرایم منافی عفت را ممنوع اعلام کرده است ؛ لیکن در جهت صیانت از فضای اخلاقی جامعه و حفظ حقوق شاکی خصوصی، این ممنوعیت را در دو مورد تخصیص زده که این موارد عبارتند از وجود شاکی خصوصی در جرم منافی عفت و مشهود بودن بزه ارتکابی که در این موارد نیز انجام تحقیق را صرفاً توسط مقام جایز دانسته است؛ از این رو تا قبل از تصویب قانون مجازات اسلامی (مصوب اردیبهشت ماه نود ودو)، اعمال اصل ممنوعیت تحقیق در جرایم منافی عفت و اخلاق عمومی مشروط و مقید به فقد شاکی خصوصی و مشهود نبودن بزه ارتکابی بود و درغیر اینصورت چنانچه دلیلی در خصوص موضوع مطروحه ارائه نمی گردید، مقام تحقیق و در موارد صلاحیت دادگاه، قاضی دادگاه از انجام امر تحقیق در خصوص موضوع ممنوع بود؛ اما قانون مجازات اسلامی جدید، اصل ممنوعیت تحقیق در جرایم منافی عفت را استوارتر و موارد تخصیص اصل را به حداقل ممکن رساند.
به موجب ماده 241 این قانون:«در صورت نبود ادله اثبات قانونی بر وقوع جرایم منافی عفت و انکار متهم هرگونه تحقیق و بازجویی جهت کشف امور پنهان و مستور از انظار ممنوع است…».
بدین ترتیب حسب مقررات قانون اخیرالتصویب؛ حتی بر فرض وجود شاکی خصوصی در جرائم منافی عفت، به صرف انکار متهم و نبود ادله اثباتی، انجام هرگونه تحقیق یا بازجویی جهت کشف و اثبات چنین جرایمی ممنوع شناخته شده و فاقد وجاهت قانونی است. لذا چنین بنظر می رسد که مقررات ماده 241 را باید ناسخ ضمنی قسمتی از مقررات ماده 43 قانون آئین دادرسی کیفری دانست.
با این حال تفسیر منطقی ماده مرقوم حکایت از آن دارد که اصل ممنوعیت تحقیق، در آن دسته از جرایم منافی عفت قابل اعمال است که بصورت پنهان و مستور صورت گرفته باشد؛ زیرا اعمال این ممنوعیت به لحاظ جلوگیری از کشف امور مستور و پنهان است نه اموری که در مرئی و منظر عموم صورت گرفته و فاقد خصیصه استتار است؛ از این رو چنانچه جرم ارتکابی مشهود و به تعبیر بند 1 ماده 21 قانون آئین دادرسی کیفری در مرئی و منظر ضابطین دادگستری ارتکاب یافته باشد، اصل ممنوعیت تحقیق در جرایم منافی عفت مرعی نبوده و مقام قضایی رأساً بدون ارجاع به ضابطین باید تحقیقات لازم را در این خصوص معمول دارد.
بعلاوه قسمت اخیر مقررات ماده 241 قانون مجازات اسلامی جدید؛ موارد ارتکاب عمل منافی عفت به عنف و اکراه، یا از طریق ربایش یا اغفال و یا مواردی که طبق تبصره 2 ماده224 این قانون در حکم عنف است را نیز از شمول اصل ممنوعیت تحقیق در جرایم منافی عفت استثناء نموده است.
منبع : اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران
دیدگاه خودتان را ارسال کنید