در پاسخ کسانی که گفته اند و می گویند « با وجود کانون وکلا تأسیس نهادی به اسم کنگرۀ ملی وکلا و یا هر تشکل دیگری از این دست ، چه ثمری دارد ؟ »
دکتر بهروز تقی خانی - وکیل دادگستری
در پاسخ کسانی که گفته اند و می گویند : « با وجود کانون وکلا تأسیس نهادی به اسم کنگرۀ ملی وکلا و یا هر تشکل دیگری از این دست ، چه ثمری دارد ؟ »
باید گفت : کانون وکلا وظایفی دارد که مادۀ شش لایحۀ قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری ، آن ها را در پنج بند احصاء کرده که می دانید . اما کنگره ملی وکلا وظایف دیگری باید داشته باشد – که دارد – مثلاً : تأمین امنیت و آسایش شغلی برای وکلا ، حفظ حیثیت و هوّیت حرفه ای وکلا ، جلوگیری از تعدی و تجاوز دیگران به حریم حرفه ای وکلا ، و غیره و غیره .
البته می دانم وکلای دادگستری ، از کانون های وکلا همان انتظاری دارند که از یک تشکل صنفی . همه شان انتظار دارند کانون وکلا ، مدافع حقوق صنفی آن ها باشد ، همه شان انتظار دارند کانون وکلا امنیت و آسایش شغلی آن را تأمین بکند . همه شان انتظار دارند کانون وکلا حافظ هویت و حیثیت حرفه ای آن ها باشد و اجازه ندهد کسانی آبروی وکالت را بریزند و چه و چه .
اما واقعیت این است که کانون وکلا برای این جور کارها ایجاد نشده و توان برآوردن چنین توقعاتی را هم ندارد . به همین سبب ، همیشه مورد انتقاد اعضای خودش قرار می گیرد که مثلاً چرا چنین است ؟ و چرا چنان نیست ؟
البته – از حق نگذرم – هیأت حاکمه هم تا می بیند برخی از دستوراتش را ، کانون وکلا پشت گوش می اندازد ، فوری عکس العمل تند و تیزی نشان می دهد و ناغافل ، لایحۀ دولتی شدن کانون وکلا را رو می کند ، و اصلاً به این نکته توجه ندارد که – بابا – کانون وکلا هر چه نباشد یک نهاد صنفی است و قرار نیست یک نهاد صنفی ، در قالب تشکیلاتی مجذوب یا وابسته به قدرت سیاسی عمل بکند ، همان طور که قرار نیست به عنوان یک حزب سیاسی مخالف با حاکمیت در صحنۀ اجتماع ظاهر بشود .
خلاصه – از مطلب دور نیفتیم – به دلیل همین ضرورت دفاع از حقوق صنفی بود که ایجاد تشکلی به نام « کنگرۀ ملی وکلا » ، رفته رفته ، شکل گرفت تا هر کس به حرفۀ وکالت اشتغال دارد ، در صورت تمایل بتواند عضو آن بشود و به اتفاق اعضاء دیگر ، از حقوق صنفی اش دفاع بکند و مانع از تعدّی دیگران به حریم حرفه ای اش بشود .
بنابراین ، از اهداف کنگرۀ ملی وکلا یکی اش این است :
« دفاع از حقوق صنفی وکلا از طرق مقتضی و با لحاظ قوانین و مقررات جاری کشور » .
یکی دیگر : « بستر سازی لازم با رویکرد گسترش فرهنگ وکالت در بین مردم » .
یکی دیگر : « سیاستگذاری و برنامه ریزی در جهت رفع مشکلات حرفۀ وکالت با استفاده از امکانات موجود و بالقوۀ وکلا » .
یکی دیگر : « هم اندیشی و تبادل آراء و ارائه دستاوردهای پژوهشی مرتبط با حرفۀ وکالت » .
یکی دیگر : « ایجاد زمینه های همکاری با دانشکده های حقوق و دیگر مؤسساتی که به نحوی در پیشبرد اهداف کنگره مؤثر اند ، یا می توانند مؤثر باشند » .
یکی دیگر : « همکاری با صاحبنظران در جهت نیل به اهداف کنگره » .
یکی دیگر : « تدوین منشور اخلاقی وکلا با توجه به اقتضائات نوین حرفۀ وکالت » .
اهدافی از این قبیل ، باز هم هست و می توان آن ها را بر سیاهۀ مذکور افزود . اما مطلبی که حالا ، و به مناسبت باید بگویم این است :
کنگرۀ ملی وکلا یک نهاد صنفی غیر سیاسی غیرحکومتی غیرانتفاعی است که به هیچ جناحی از جناح های سیاسی چه آن ها که تا امروز تشکیل شده اند و چه آن هایی که پس از این تشکیل خواهد شد ، به هیچ وجه وابسته نیست ، و جز شاغلین حرفۀ وکالت ، هیچ کس ، هیچ نقشی در تأسیس و اداره اش ندارد و نخواهد داشت . این اولاً .
ثانیاً : عضویت در « کنگرۀ ملی وکلا » داوطلبانه و مبتنی بر ادارۀ آزاد وکلاست . هر وکیلی اگر خواست ، عضو کنگرۀ ملی وکلا می شود و اگر نخواست ، نمی شود . هیچ اجباری در کار نیست .
ثالثاً : « کنگرۀ ملی وکلا » ، « ملّی » است - در مقابل منطقه ای و بین المللی - و قلمرو فعالیّت اش ، سراسر ایران است .
برگرفته از مجله مدرسه حقوق - شماره 80
منبع : وکلای ملت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید