به لطف ممنوعیت نگهداری و حمل سلاح گرم در جامعه، جرایمی که با این اسلحهها واقع میشود، کم هستند؛ با وجود این، مجرمان راههای دیگری برای رسیدن به مقصود خود مییابند چاقوکشی و ایراد صدمه بدنی یا جانی با چاقو یکی از جرایم پرتکرار است
به لطف ممنوعیت نگهداری و حمل سلاح گرم در جامعه، جرایمی که با این اسلحهها واقع میشود، کم هستند؛ با وجود این، مجرمان راههای دیگری برای رسیدن به مقصود خود مییابند. چاقوکشی و ایراد صدمه بدنی یا جانی با چاقو یکی از جرایم پرتکرار است. این جرم گاه از سوی نوجوانانی ارتکاب مییابد که به دلیل ویژگیهای سنی و روانی، میخواهند به وسیله چاقو اقدام به قدرتنمایی و جلب توجه میکنند. جرایم این اطفال باید در دادگاه ویژهای بررسی شود. در ادامه در قالب تحلیل یک پرونده قضایی نتیجه چاقوکشی و مجازاتی که آسیبرساندن به دیگران به این طریق به دنبال دارد و دادگاهی که در صورت وقوع این جرم از سوی کودکان و نوجوانان صلاحیت دارد را بررسی میکنیم.
یکی از جرایم خشونتآمیز، ضرب و جرح است. قانون مجازاتهای مختلفی برای این جرم در نظر گرفته است؛ در صورت عمدی بودن جراحات وارده، قصاص اجرا میشود، وگرنه دیه، ارش و در پارهای مواقع حبس در انتظار مجرم خواهد بود.
آغاز دعوا
طبق مندرجات پرونده اخیر، شاکی آقای سینا.. اعلام کرده است که متهم پرونده، آقای حمیدرضا... او را با فریب به نقطهای کشانده است و به وسیله سلاح سرد چاقو، وی را از ناحیه پشت، بازو، سر، دست و کتف مورد ضرب و شتم قرار داده است. وی در ادامه لایحه شکواییه خود تقاضای بررسی موضوع و جراحات خود را از طریق ارجاع موضوع به مرجع پزشکی قانونی کرده است. شاکی پرونده در ادامه اظهارات خود چنین گفته است: «در مغازه کامپیوتر فروشی بودم که آقای حمیدرضا آمد و با چند نفر دیگر مرا برای دیدن فوتبال با موتور به پارک...بردند. آنها در آن مکان مرا با چاقو زدند و مرا به مرگ تهدید کردند». پرونده فوق پس از ثبت در دادسرای محل وقوع جرم، به یکی از شعب بازپرسی مستقر در آن دادسرا فرستاده میشود.
روند رسیدگی در دادسرا و دادگاه
بازپرس پرونده نیز با بررسی محتویات پرونده اخیر، دستور ارجاع و بررسی میزان جراحات وارد شده به قربانی جرم را به پزشکی قانونی مطابق با درخواست مجروح واقعه میدهد. در ادامه مدیر دفتر دادگاه نامه استعلام از پزشکی قانونی را آماده و آن را به مجنیعلیه میدهد. وی به منظور معاینه بدن خود به پزشکی قانونی مراجعه میکند. پزشکی قانونی وی را معاینه و در این خصوص به شرح زیر نظر میدهد: «علاوه بر صدمات اعلام شده اولیه، فرد موردنظر دچار کبودی لاله گوش راست و کتف چپ شده است. همچنین جراحت در حد دامیه در بازوی دست راست و چپ نیز دارد. ریه وی سالم گزارش شده است، چهار بریدگی روی کتف چپ و هریک در حد دامیه، یک بریدگی قسمت تحتانی راست پشت قفسه سینه آن هم در حد دامیه، خراشیدگی قسمت تحتانی چپ پشت قفسه سینه در حد دامیه، بریدگی قسمت داخلی بازوی راست و قسمت خارجی بازوی چپ هر دو در حد دامیه، خراشیدگی قسمت چپ پیشانی در حد حارصه، بریدگی کف دست راست در حد دامیه وجود دارد، ضایعات در اثر اصابت جسم نوک تیز و برنده میباشد».
در ادامه شهود دعوا در بازپرسی مذکور حاضر میشوند و به رفتن شاکی دعوا به اتفاق متهمین با موتورسیکلت به محل مذکور شهادت میدهند؛ اما از ضرب و جرح موضوع جرم خبری ندارند. متهم پرونده در پی اخطار بازپرسی محترم برای حضور و ادای توضیحات در مرجع مزبور حاضر میشود و در این خصوص عنوان میکند که قبول دارم به آقای سینا، شاکی دعوا چاقو زدهام. بازپرس پرونده به منظور دسترسی به متهم و جلوگیری از فرار وی در مراحل مختلف دادرسی، قرار وثیقه 20 میلیون تومانی صادر میکند. در ادامه مصدوم، آقای سینا.. به منظور تعیین میزان ارش کتف و لاله گوش چپ مجددا به پزشکی قانونی معرفی میشود. پزشکی قانونی در این بارهبه شرح ذیر اظهار نظر کرده است: «ارش چهار جراحت کتف چپ و یک جراحت تحتانی راست قفسه سینه و قسمت تحتانی چپ خلف سینه جمعا معادل پنج و نیم درصد دیه کامل انسان است». در ادامه آخرین دفاع از متهم دعوا اخذ میشود که وی نیز اعلام میکند که اتهام وارده را قبول دارم، اما اشتباه کردم. بازپرس دادسرا به استناد مواد 614-294-297-302-304-481-484 قانون مجازات اسلامی بزه انتسابی را محرز و قرار مجرمیت وی را صادر و مراتب در اجرای بندهای (ز) و (ک) ماده 3 اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب اعلام میشود. پرونده در ادامه به شعبهای از شعبات دادگاه مخصوص جرایم اطفال و نوجوانان ارسال میشود. قاضی دادگاه پس از بررسی محتویات دعوا در نهایت به شرح زیر رای صادر میکند:
رای دادگاه
در خصوص اتهام آقای حمیدرضا... فرزند...، 16 ساله دایر به ایراد ضرب و جرح عمدی با چاقو و تهدید، با توجه به گزارش نیروی انتظامی و اظهارات متهم به شرح صورتجلسه تنظیمی و اقرار صریح و قبول اتهام، مجرمیت وی از نظر دادگاه محرز است، لذا با استناد به تبصره ماده 614 قانون مجازات اسلامی و رعایت بند 2 ماده 3 قانون مجازات اسلامی به دلیل صغر سن متهم به پرداخت سه میلیون ریال و در خصوص جراحتها، ارش چهار جراحت کتف چپ و یک جراحت تحتانی راست قفسه سینه و قسمت تحتانی چپ خلف سینه جمعا معادل پنج و نیم درصد دیه کامل انسان محکوم خواهد شد. این رای حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران میباشد».
تحلیل رای و پرونده
ابتدا باید گفت که برخی اصطلاحات و مفاهیم حقوقی وجود دارند که بهتر است برای آشنایی بیشتر خوانندگان توضیح داده شوند.
دامیه: طبق ماده 480 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375، دامیه خراشی است که از پوست بگذرد و مقدار اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان خون کم یا زیاد باشد.
حارصه: این میزان جراحت نیز طبق ماده فوق خراش پوست است، بدون آنکه خون از آن جاری شود.
ارش: این نهاد نظیر دیه است با این تفاوت که دیه میزان مشخصی دارد؛ یعنی در شرع برای جراحت اندام خاص، میزان دیه مشخصی اعلام شده است اما نسبت به جراحاتی که در شرع در ازای آن میزانی در نظر گرفته نشده، اصطلاحا ارش تعیین میشود.
با توجه به اینکه در هر حوزه قضایی نیاز به یک یا چند شعبه از دادگاههای عمومی برای رسیدگی به کلیه جرایم اطفال است، در همین راستا شعبه رسیدگیکننده فوق یکی از شعب خاص در خصوص اطفال است. مطابق با ماده 220 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب سال 1378، در جلسه رسیدگی به جرم، اولیای اطفال بزهکار نیز حضور دارند و از این جهت شرایط شکلی نیز در پرونده حاضر به درستی رعایت شده است. در ضمن باید اذعان داشت که در مورد پرداخت دیه در مورد جراحت و شکستگیها، مبدا مهلت از زمان وقوع جرم است، البته در صورتی که جراحت مسری نباشد، وگرنه شروع مهلت از حین توقف سرایت جراحت به دیگر نقاط بدن محسوب خواهد شد و در هر صورت، صدور حکم از محکمه یا قطعی شدن آن و همچنین تاریخ اجرای حکم، تاثیری در مهلت پرداخت دیه ندارد. اما پرداخت دیه توسط محکومعلیه میتواند یک دفعه و به صورت واحد به طور یکجا یا به دفعات و با اقساط مساوی یا متفاوت پرداخت شود. مقدار ارشی که در نظریه پزشکی قانونی مقرر شده است، از جهت جنایی است که باعث تغییر رنگ پوست سر شده است.
دادگاه محترم فوق در رای صادرشده خود به تبصره ماده 614 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 استناد کرده است که میبایست مجازات حبس در نظر میگرفت، اما به درستی و با توجه به سن متهم، حبس سه ماه تا یک سال تبدیل به جریمه نقدی شده است. مطابق با قانون مجازات اسلامی به صرف وارد کردن ضرب و جرح ، جرم مشمول ماده 614 قانون مجازات اسلامی است، گرچه بعدا التیام باید یا بهبود حاصل شود. گفتنی است ماده اخیر بیان داشته است: «هر کس عمدا به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دایمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنیعلیه شود، در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد، چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران شود، به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنیعلیه مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم میشود. تبصره: در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود و آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد، مرتکب به سه ماه تا یک سال حبس محکوم خواهد شد». خوشبختانه قاضی محترم دادگاه با توجه به سن متهم به جای مجازات حبس و مرتبط کردن طفل با وضعیت نامناسب زندانها، جزای نقدی را در حق وی برگزیده است.
دیدگاه خودتان را ارسال کنید