قتل از مهمترین رفتارهای ممنوعهای است که در تمام جوامع انسانی جرم شناخته شده است چراکه نتیجه آن سلب مهمترین سرمایه خدادادی یک انسان یعنی حیات اوست قانون مجازات اسلامی قتل را به سه نوعِ عمدی، شبهعمدی و خطای محض تقسیم کرده که در این نوشتار به بررسی قتل شبهعمدی و خطای محض خواهیم پرداخت
قتل از مهمترین رفتارهای ممنوعهای است که در تمام جوامع انسانی جرم شناخته شده است. چراکه نتیجه آن سلب مهمترین سرمایه خدادادی یک انسان یعنی حیات اوست. قانون مجازات اسلامی قتل را به سه نوعِ عمدی، شبهعمدی و خطای محض تقسیم کرده که در این نوشتار به بررسی قتل شبهعمدی و خطای محض خواهیم پرداخت.
قتل شبهعمد
طبق ماده 291 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392، قتل در موارد زیر شبهعمد محسوب میشود:
الف- اگر مرتکب قصد ارتکاب رفتاری نسبت به شخصی را داشته باشد، اما قصد این را نداشته باشد که با رفتار خود او را بکشد و با این حال طرف مقابل کشته شود، قتلی که واقع میشود، شبهعمدی خواهد بود.
باید توجه داشت که این حالت را زمانی میتوان قتل شبهعمدی دانست که رفتار این شخص نوعاً کشنده نباشد.
بهعنوان نمونه، کسی که با اسلحه به سمت قلب یک نفر نشانهگیری کرده و شلیک میکند، حتی اگر قصد کشتن او را هم نداشته باشد، قتل واقعشده عمدی خواهد بود.
زیرا این رفتار (شلیک کردن با اسلحه به قلب یک انسان) نسبت به هر شخصی که انجام شود، به کشته شدن او میانجامد.
ب- در صورتی که مرتکب رفتار، جهل به موضوع داشته باشد. برای تحقق قتل، لازم است که رفتار مجرمانه روی انسان زنده واقع شود. به عبارت بهتر، موضوع قتل انسان زنده است.
حال اگر مرتکب نسبت به زنده بودن یا انسان بودن چیزی که این رفتار را نسبت به آن انجام میدهد، آگاهی نداشته باشد، قتلی که واقع میشود شبهعمدی خواهد بود.
بهعنوان نمونه، حالتی را در نظر بگیرید که شخص الف با تصور اینکه شخص ب فوت کرده است، او را داخل یک رودخانه بیندازد یا به سمت او تیری شلیک کند.
در این صورت، اگر بعداً مشخص شود که این شخص زنده بوده است، قتل واقعشده شبهعمدی خواهد بود.
نمونه دیگر این است که مرتکب بهطور کلی از انسان بودن شخصی که نسبت به او رفتار مجرمانه را انجام میدهد، آگاهی نداشته باشد.
مانند این که با تصور حیوان بودن چیزی که رفتار را نسبت به آن انجام میدهد، به سمت او شلیک کند و بعد کشف شود که انسان بوده است. در این مورد نیز قتل واقعشده شبهعمدی خواهد بود.
پ- در صورتی که مرتکب رفتار خود را از روی بیاحتیاطی یا بیمبالاتی انجام دهد و این رفتار به مرگ شخصی منتهی شود.
منظور از بیاحتیاطی و بیمبالاتی این است که انسان در انجام یا عدم انجام یک رفتار همچون یک انسان متعارف عمل نکند.
نمونه بارز این نوع قتل شبهعمد، قتلی است که در جریان حوادث راهنمایی و رانندگی واقع میشود و علت آن، بیاحتیاطی یا بیمبالاتی راننده است.
مجازات قتل شبهعمدی
مرتکب قتل شبهعمدی باید در صورت درخواست اولیایدم به آنها دیه پرداخت کند. البته ولیدم و مرتکب میتوانند به نحو دیگری نیز مصالحه کرده و بهجای پرداخت دیه بر مال دیگری مصالحه کنند.
پرداخت دیه در قتل شبهعمدی بر عهده خود مرتکب است و مهلت پرداخت نیز دو سال از زمان وقوع قتل است.
میزان دیه نفس به صورت معین هر سال توسط رییس قوهقضاییه مشخص میشود و هرگاه رفتار مرتکب و نیز فوت مقتول در یکی از ماههای حرام (محرم، رجب، ذیالقعده و ذیالحجه) واقع شود، علاوه بر دیه نفس، یکسوم دیه نیز بهعنوان تغلیظ بر آن افزوده میشود.
هرگاه قتل شبهعمدی در نتیجه بیاحتیاطی یا بیمبالاتی رخ داده باشد، مرتکب طبق ماده 616 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی به یک تا سه سال حبس محکوم میشود و اگر قتل شبهعمدی در نتیجه بیاحتیاطی یا بیمبالاتی با وسایل نقلیه موتوری واقع شده باشد، مرتکب قتل علاوه بر پرداخت دیه، به تحمل 6 ماه تا سه سال حبس نیز محکوم خواهد شد که البته قابل تبدیل به مجازات جایگزین حبس نیز است.
البته اگر راننده در موقع وقوع جرم مست بوده یا پروانه نداشته یا زیادتر از سرعت مقرر حرکت میکرده یا خودرو را با وجود نقص و عیب مکانیکی مؤثر در تصادف به کار انداخته یا در محلهایی که عبور از آن ممنوع بوده، رانندگی کرده باشد، حداقل مجازات وی دو سال حبس خواهد بود و علاوه بر آن دادگاه میتواند مرتکب را برای مدت یک تا پنج سال نیز از رانندگی با وسایل موتوری محروم کند.
قتل خطای محض
به گزارش مهداد، طبق ماده 292 قانون مجازات اسلامی، در موارد زیر قتل واقعشده از نوع خطای محض است:
الف- در صورتی که مرتکب قتل، رفتار مجرمانه را در حالت خواب، بیهوشی، مستی و مانند آنها انجام دهد.
در این موارد اگر رفتاری انجام شود که به مرگ شخص دیگر منجر شود، قتل واقعشده از نوع خطای محض است.
با این حال باید توجه داشت که اگر مرتکب آگاه و متوجه باشد که اقدامی که انجام میدهد، نوعا موجب جنایت بر دیگری میشود و با این حال این اقدام را انجام دهد و به مرگ دیگری منتهی شود، قتلی که واقع میشود از نوع عمدی خواهد بود.
مانند این که شخصی بداند شرایط بهنحوی است که اگر بخوابد، به روی طفلی که در مجاورت او خوابیده، خواهد غلتید و با اینحال بخوابد و رفتاری را انجام دهد که به مرگ آن طفل بینجامد که در چنین شرایطی قتل واقعشده از نوع عمد خواهد بود.
ب- قتلی که از سوی اشخاص صغیر و مجنون واقع میشود، خطای محض است. صغیر به شخصی گفته میشود که به سن بلوغ شرعی (9 سالگی در دختران و 15 سالگی در پسران) نرسیده است و منظور از مجنون نیز شخصی است که دارای اختلال روانی ویژه است، بهگونهای که نمیتواند درستی یا نادرستی رفتار خویش را تشخیص دهد.
پ- اگر مرتکب رفتار، نه قصد ارتکاب رفتار مجرمانه را داشته باشد و نه قصد این را داشته باشد که شخصی که نسبت به او رفتار مجرمانه را انجام میدهد به قتل برسد، ولی با این حال قتل واقع شود، قتل واقعشده از نوع خطای محض خواهد بود.
مانند این که شخصی به قصد شکار به یک محیط طبیعی برود و در این محیط که محل زیست حیوانات است، با تصور این که حیوانی پشت درختچه پنهان شده، تیری به سمت درخت رها کند، ولی اتفاقاً تیر به انسانی برخورد کند.
در این حالت تیرانداز از وجود انسانی در آن محیط اطلاع نداشته و حتی احتمال هم نمیداده است که انسانی در آنجا باشد. در این صورت اگر قتلی واقع شود، از نوع خطای محض خواهد بود.
با این حال باید توجه داشت که اگر این شخص آگاهی و توجه داشته باشد که اقدام او در این محیط نوعاً موجب آسیب رسیدن به شخص دیگر میشود و در عین حال آن را انجام دهد، قتل واقعشده عمدی خواهد بود.
مانند این که شخصی با اسلحه به دنبال شخص دیگر بدود و شخص دوم وارد یک خیابان شلوغ و پر رفت و آمد شود. در این حالت اگر او در این خیابان پر رفت و آمد به سمت این شخص شلیک کند، اما تیر بهجای آن شخص به فرد دیگری اصابت کند و منجر به قتل شود، قتل واقعشده از نوع عمد خواهد بود، نه خطای محض.
مجازات قتل خطای محض
تنها ضمانت اجرایی که در قانون برای قتل خطای محض تعیین شده، پرداخت دیه است.
مسئول پرداخت دیه در قتل خطای محض
در قتل عمدی و شبهعمدی خود مرتکب باید دیه را بپردازد، ولی در قتل خطای محض اینگونه نیست.
اگر قتل خطای محض با شهادت شهود، قسامه یا علم قاضی ثابت شود، دیه را عاقله باید بپردازد و اگر قتل با اقرار مرتکب صادر شده باشد، باید خود مرتکب دیه را پرداخت کند.
منظور از عاقله، پدر، پسر و بستگان مذکر نسبی پدری و مادری یا پدری به ترتیب طبقات ارث است. همه کسانی که در زمان فوت میتوانند ارث ببرند، بهصورت مساوی مکلف به پرداخت دیه هستند. البته عاقله در صورتی مسئول پرداخت دیه است که عاقل و بالغ بوده و همچنین توانایی مالی برای پرداخت دیه را داشته باشد. در صورتی که مرتکب قتل، عاقله نداشته یا عاقله توانایی مالی برای پرداخت دیه را نداشته باشد، خود او مکلف به پرداخت دیه خواهد بود.
اگر خود مرتکب هم توانایی مالی برای پرداخت دیه نداشته باشد، دیه از بیتالمال پرداخت خواهد شد.
منبع : روزنامه حمایت