قرابت یا خویشاوندی به رابطهای گفته میشود که بین افراد برقرار است؛ به عنوان مثال، بین زن و شوهر یک نوع رابطه خویشاوندی و بین آنها با فرزندانشان یا میان خواهران و برادران با یکدیگر، رابطهای دیگر برقرار است ازدواج و تولد فرزند یا شیر دادن به فرزند دیگری، البته با وجود شرایطی خاص، باعث ایجاد قرابت یا رابطه خویشاوندی میان افراد میشود
قرابت یا خویشاوندی به رابطهای گفته میشود که بین افراد برقرار است؛ به عنوان مثال، بین زن و شوهر یک نوع رابطه خویشاوندی و بین آنها با فرزندانشان یا میان خواهران و برادران با یکدیگر، رابطهای دیگر برقرار است. ازدواج و تولد فرزند یا شیر دادن به فرزند دیگری، البته با وجود شرایطی خاص، باعث ایجاد قرابت یا رابطه خویشاوندی میان افراد میشود.
از قرابت، تعاریف متعدد و مختلفی شده است اما به اختصار میتوان آن را اینگونه تعریف کرد: «قرابت رابطه خویشاوندی است، اعم از خونی یا سببی به علت نکاح یا رضاع.» بنابراین اصطلاح خویشاوندی، بیانگر روابط اجتماعی گستردهتری از روابط خانوادگی میان زن و مرد با والدین و فرزندان است.
خویشاوندی صرف نظر از آثار بسیار مهم و قابل توجهی که در مباحث حقوقی مربوطه اعم از حرمت نکاح، نسب و... دارد، نقش ویژهای نیز در نظام اجتماعی ایفا میکند. سیستم خویشاوندی، اشخاص متفاوت و متعددی را از طریق تعریف تکالیف و وظایف منظم به یکدیگر مربوط میکند. در نظام خویشاوندی هر فرد در قبال دیگران مجموعهای از حقوق و تکالیف را دارا است و حتی نحوه انتقال اموال (توارث) در بین این افراد نیز تابع همین اصول است.
در نظام حقوقی ایران پیوندهای خانوادگی ناشی از دو منبع اصلی نسب و نکاح است. بر این اساس باید گفت که زن و شوهر ارکان اصلی پیوند خانوادگی محسوب میشوند که در اثر ازدواج ایجاد میشود. نسب نیز منبع قرابت است و کسانی که از نسل یکدیگرند، مانند پدر، فرزند و نوه که به نسبی مشترک میرسند یا مانند دو برادر که از یک پدر هستند و با هم خویشاوندی خونی دارند نیز خویشاوند یکدیگر به شمار میروند.
همچنین شخص با خویشان همسر خود قرابت دارد که منشا آن به جای رابطه خونی، نکاح (سبب) است و به همین جهت آن را در فقه، قرابت ناشی از مصاهَرَت (داماد شدن) نامیدهاند. قانون مدنی در این باره در ماده 1031 تصریح میکند: «قرابت بر دو قسم است: قرابت نسبی و قرابت سببی.»
در کنار این دو منبع اصلی، قانون مدنی به پیروی از فقه، از منبع دیگری نیز نام میبرد که «رضاع» (شیرخوارگی) نامیده میشود و به استناد ماده 1046 قانون مدنی تنها از جهت ایجاد حرمت در نکاح در حکم قرابت سببی است.
قرابت نسبی
خویشان نسبی به ترتیب و بر مبنای طبقاتی که در ماده 862 قانون مدنی بیان شده است، از هم ارث میبرند. همچنین خویشان نسبی در خط مستقیم، مکلف به انفاق به یکدیگرند. پدر و مادر باید از فرزند خود نگهداری کنند. پدر و جد پدری نماینده قانونی طفل در اداره اموال و داراییهای او هستند. اقامتگاه آنان اقامتگاه فرزندانشان است و فرزندان تابعیت و نام خانوادگی آنان را نیز دارا هستند. همچنین پارهای از خویشان نسبی به شرح ماده 1045 قانون مدنی نمیتوانند با هم ازدواج کنند.
قرابت نسبی به طور مطلق مانع نکاح نیست. قانون مدنی ایران در ماده 1045 به تبعیت از آیه 23 سوره نساء به موجب قرابت نسبی، ازدواج هفت دسته از زنان با مردان را بر یکدیگر حرام دانسته است.
به موجب این حکم کلی از مجموعه اقارب نسبی (مادر، دختر، خواهر، عمه، خاله، دختر برادر و دختر خواهر) ازدواج فرزندان عمو، عمه، خاله و دایی با یکدیگر بلامانع شناخته شده است.
بر اساس این ماده، «نکاح با اقارب نسبی ذیل ممنوع است؛ اگر چه قرابت، حاصل از شبهه یا زنا باشد:
1- نکاح با پدر و اجداد و با مادر و جدات هر قدر که بالا برود. 2- نکاح با اولاد هر قدر که پایین برود. 3- نکاح با برادر و خواهر و اولاد آنها تا هر قدر که پایین برود. 4- نکاح با عمات و خالات خود و عمات و خالات پدر و مادر و اجداد و جدات.»
قرابت سببی
قرابت سببی به خویشاوندی که در اثر نکاح بین زن و شوهر و خویشاوندان هر یک با دیگری ایجاد میشود، تعریف شده است. پس از عقد، خویشان شوهر به درجه همان قرابتی که با وی دارند، بستگان زن نیز تلقی شده و خویشان زن نیز متقابلا از اقربای شوهر میشوند. البته خویشان زن با اقوام شوهر هیچ گونه قرابتی ندارند.
بر اساس ماده 1033 قانون مدنی، «هر کس در هر خط و به هر درجه که با یک نفر قرابت نسبی داشته باشد، در همان خط و به همان درجه، قرابت سببی با زوج یا زوجه او خواهد داشت؛ بنابراین پدر و مادر زن یک مرد اقربای سببی درجه اول آن مرد و برادر و خواهر شوهر یک زن از اقربای سببی درجه دوم آن زن خواهند بود.»
در مورد قرابت سببی از حیث ایجاد حرمت در نکاح، تفاوتی بین نکاح دایم و موقت وجود ندارد. بنابراین به عنوان مثال چنانچه مردی با زنی حتی به طور موقت ازدواج کند، نکاح با مادر و جدات آن زن (اعم از پدری و مادری) حرام ابدی خواهد بود.
موارد ممنوعیت نکاح به دنبال قرابت سببی
کسانی که نکاح با آنان به موجب قرابت سببی ممنوع شده است، به سه دسته ذیل قابل تقسیم هستند:
کسانی که نکاح با آنان عینا ممنوع است، یعنی به محض ایجاد قرابت، حرمت ابدی تحقق مییابد؛ مانند مادر زن. (ماده 1047 قانون مدنی)
کسانی که نکاح آنان جمعا ممنوع است، یعنی نکاح بر فرض وجود و بقای قرابت ممنوع است، مانند خواهر زن. (ماده 1048 قانون مدنی)
کسانی که نکاح آنان بدون اذن همسر ممنوع است، مانند ازدواج با دختر برادر زن یا دختر خواهر زن. (ماده 1049 قانون مدنی)
در میان خویشان سببی توارث وجود ندارد و تنها زن و شوهر از هم ارث میبرند. شوهر مکلف به انفاق است و در برابر این تکلیف ریاست خانواده را نیز بر عهده دارد. بنابراین اقامتگاه، تابعیت و گاه حتی نام خانوادگی او نیز بر زن تحمیل میشود. خویشاوندی سببی در برخی از موارد مانع ازدواج است؛ بر این اساس، شخص نمیتواند با مادر زن خود ازدواج کرده یا زن سابق پدر خود را بگیرد.
قرابت رضاعی
قرابت رضاعی نوعی از خویشاوندی است که میان زنی (به جز مادر) که به طفلی شیر داده است با فرد و خویشان و اقربای او حاصل میشود. قرابت رضاعی مانند قرابت نسبی به خطوط عمودی و اطراف تقسیم میشود.
بر اساس ماده 1046 قانون مدنی، قرابت رضاعی از حیث حرمت نکاح در حکم قرابت نسبی است، مشروط بر آنکه شیر زن از حمل مشروع حاصل شده باشد. از این شرط بر میآید که اولا زن باید به صورت شرعی ازدواج کرده باشد و ثانیا، به واسطه حمل و زاییدن فرزند مشروع، دارای شیر شده باشد. اگر نوزاد از طریقی غیرمستقیم و غیر از مکیدن شیر زن به طور مستقیم، مانند استفاده از شیشه، شیر خورده باشد، این حالت موجب ایجاد قرابت رضاعی نمیشود.همچنین طفل لااقل یک شبانهروز یا 15 روز متوالی باید شیر کامل خورده باشد، بدون اینکه در این بین غذای دیگر یا شیر زن دیگری را بخورد. بر این اساس مطلق شیر خوردن موجب ایجاد قرابت رضاعی و در پی آن موجب حرمت نیست بلکه شیر خوردن باید به ترتیب فوق به مدت یک شبانهروز یا 15 روز به صورت متوالی انجام شود.
منبع : روزنامه حمایت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید